\
[ یکشنبه 91/2/31 ] [ 9:36 عصر ] [ mahzam ]
گل عشق را در دست میگیرم و هی زیر لب زمزمه میکنم
دوسم داره
دوسم نداره...
با ترس تک تک گلبرگهارا یواش یواش میکنم
و همچنان زمزمه میکنم...
برای ادامه دادن مردد هستم
ولی
نه!!!!
میترسم!!!!!!!!!
چشمهایم را بسته نیت میکنم"دوسم داره"
و
همه ی گلبرگ ها رو یهو میکنم
[ دوشنبه 91/2/25 ] [ 6:33 عصر ] [ mahzam ]
ای عشق من ، ای عزیزترینم:
چه خوب شد که به دنیا آمدی و چه خوب شد که دنیای من شدی .
پس:
برای من بمان و بدان که هیچ چیز با ارزشتر از عشق نیست و بزرگترین ویژگی عشق بخشایش است.
بنابراین:
قلبم را که لبریز از عشق است به تو تقدیم می کنم و سوگند می خورم که تا ابد :
عاشقانه دوستت بدارم .
[ دوشنبه 91/2/25 ] [ 6:32 عصر ] [ mahzam ]
صبر کن سهراب
گفته بودی قایقی خواهم ساخت
قایقت جا دارد؟
من هم از همه ی اهل زمین دلگیرم.
[ سه شنبه 91/2/19 ] [ 9:3 عصر ] [ mahzam ]
من از بی تو بودن به یاد تو زیستن و تنها از خاطرات گذشته تغذیه کردن می ترسم.
ای بهار زندگی ام
اکنون که قلبم مالا مال از غم زندگیست
اکنون که پاهایم توان راه رفتن ندارد
برگرد
باز هم به من ببخش احساس دوست داشتن جاودانه را
باز هم آغوش گرمت را به سویم بگشا
باز هم شانه هایت را مرحمی برایم قرار بده.
بگذار در آغوشت آرامش را به دست آورم
بدان که قلب من هم شکسته
بدان که روحم از همه دردها خسته شده.
این را بدان که با آمدنت غم برای همیشه من را ترک خواهد کرد.
بس برگرد که من به امید دیدار تو زنده ام..
[ سه شنبه 91/2/12 ] [ 5:4 عصر ] [ mahzam ]
بگین بباره بارون ، دلم هواشو کرده
بگین تموم شدم من ، بگین که برنگرده
بهش بگین شکستم ، بهش بگین بُریدم
برهنه زیر بارون ، خرابُ درب و داغون
از آدما فراری ، از عاشقا گریزون
بهش بگین شکستم ، بهش بگین بُریدم
[ سه شنبه 91/2/12 ] [ 4:50 عصر ] [ mahzam ]
گاهی دلت از سن و سالت می گیرد،
میخواهی کودک باشی
کودکی که به هر بهانه ای به آغوش غمخواری پناه می برد،
و آسوده اشک می ریزد
بزرگ که باشی . . .
باید بغض های زیادی را بی صدا دفن کنی ..
این روزها می گذرند….
ولی من به این سادگی
از این روزهای تلخ نمی گذرم...
چشمانم شب ترین است
دلم دریاترین ..
رویایم ستاره ترین
و
عشقم کوه ترین…!
کجاست آن فرهادترین …؟
[ دوشنبه 91/2/11 ] [ 3:43 عصر ] [ mahzam ]
به اغوش تومحتاجم برای حس ارامش
برای زندگی باتوپرازشوقم پرازخواهش
به دستای تومحتاجم برای لمس خوشبختی
واسه تسکین قلبی که براش عادت شده سختی
به چشمای تومحتاجم واسه تقدیراین رویا
که بازم میشه عاشق شدتواین بی رحمی دنیا
تواین بی رحمی دنیا....
به لبخندتومحتاجم که تنهادلخوشیم باشه
بذاردنیای بی روحم به لبخندتوزیباشه
به تومحتاجم وباید پناه هق هقم باشی
همیشه ارزوم بوده که روزی عاشقم باشی
که روزی عاشفم باشی.........
[ دوشنبه 91/2/11 ] [ 3:38 عصر ] [ mahzam ]
[ یکشنبه 91/2/10 ] [ 2:24 عصر ] [ mahzam ]
آرام باش ،ما تا همیشه مال همیم ، همیشه عاشق و یار همیم
آرام باش عشق من ، تو تا ابد در قلبمی ، تو همه ی وجودمی
بیا در آغوشم ، جایی که همیشه آرزویش را داشتی
جایی که برایت سرچشمه آرامش است
آغوشم را باز کرده ام برایت ، تشنه ام برای بوسیدن لبهایت
بگذار لبهایت را بر روی لبانم
حرفی نمی زنم تا سکوت باشد بین من و تو و قلب مهربانت
خیره به چشمان تو ، پلک نمیزنم تا لحظه ای از دست نرود تصویر نگاه زیبای تو
دستم درون دستهایت ، یک لحظه رها نمیشود تا نرود حتی یک ذره از گرمای دستان لطیف تو
محکم فشرده ام تو را در آغوشم ، آرزو میکنم لحظه مرگم همینجا باشد ، همین آغوش مهربانت
چه گرمایی دارد تنت عشق من ، رها نمیکنم تو را تا همیشه باشی در کنار قلب من
قلب تو میتپد و قلب من با تپشهای قلبت شاد است ، هر تپشش فریاد عشق و پر از نیاز است
آرامم ، می دانم اینک کجا هستم، همانجایی که همیشه آرزویش را داشتم ،همانجایی که انتظارش را می کشیدم و هر زمان خوابش را می دیدم آن خواب برایم یک رویای شیرین بود….
در آغوش عشق ، بی خیال همه چیز ، نه می دانم زمان چگونه می گذرد و نه می دانم در چه حالی ام
تنها می دانم حالم از این بهتر نمی شود ، دنیای من از این عاشقانه تر نمی شود
گرمای هوس نیست این آتش خاموش نشدنی آغوش پاکت
عشق است که اینک من و تو را به این حال و روز انداخته ، عشق است که اینک ما را به عالمی دیگر برده ، عشق است که من و تو را نمیتواند از هم جدا کند هیچگاه
خیلی آرامم ، از اینکه در آغوشمی خوشحالم
[ یکشنبه 91/2/10 ] [ 2:22 عصر ] [ mahzam ]
::